خواستم عکس تو را روی دلم نصب کنم
غافل از اینکه دلم شیشه ای است
میخ را بر دل خود کوبیدم
دل من باز شکستو تو آنرا دیدی
تکه هایش به کف پای تو افتاد
تو پا بر دل من کوبیدیسر خود چرخاندی
من نکردم باورچشم خود را بستیتا نبینی دل بیچاره این عاشق را
و ز پیشم رفتیتا بدانم که جزای دل عاشق این است
و شکستن ، روزی و رزق ِ دل ِ غمگین است